بنده رد شدن جنابعالی را در امتحان مقاومت مصالح با استاد اعظم بزرگ میتی کمان...ببخشید..کیانی را به خودت و تمام جامعه وبلاگ نویس بوشهری و غیر بوشهری تسلیت عرض می کنم.و امیدوارم که آتش نشانی بوشهر برای خاموش کردن یه جاییت که از حرص قبولی تمام شاگردانت و رد شدن خودت و مخصوصا قبولی تنبل ترین شاگردت با نمره 12 و باز هم رد شدن خودت بوجود آمده هر چه سریعتر اقدام نماید.
در پایان خنکی جنابعالی را از استاد معظمه خواستارم.
من الله توفیق
خرمای رسیده

استاد داره درباره آناتومي بدن مرد صحبت ميكنه.
صداي هيچ دانشجويي در نمياد.
كلاس شديدا گرم و سكسي شده.
صداي نفس نفس زدن زياد از سمت چپ كلاس مياد.
سمت راستي ها هم سرشون توي كتابه و اينجور مسائل براشون كاملا عاديه.
استاد رسيده به مرحله حساس.داره ميگه كه با ارسال پيام هاي عصبي خون به ... و تغييرات به شكل ....صورت ميگيره.

ناگهان دختر فيمينيست كلاس ميگه:
خاك بر سرشون كه با ديدن مشتي چيز به حالت ... ميروند و هم آبروي خودشون رو مي برند و هم ضايع مي شوند.
لوله هاي بي خاصيت!

سمت چپي ها نيشخند مي زنند.
استاد و سمت راستي ها قرمز شده اند و هيچ چيز نمي گويند.

هنوز چند ثانيه نگذشته كه از ته كلاس صداي يه پسر مياد كه ميگه:و خاك بر سر تو و امثالهم كه عاشق و كشته و مرده همين حالت ... هستيد و براش مي ميريد.
بادكنك هاي بي خاصيت!

سمت راستي ها بلند بلند مي خندند.سمت چپي ها دندون روي دندون ميكشند.رنگ استاد هم بر ميگرده.

نزديك پمپ بنزين
دو خانم در حال صحبت:
بكني،نكني...ميكننت!!!
آدم ميمونه واسه نكته اول و دومش چي بگه.حالا باز سومي!!!!