بسم الله الرحمن الرحیم
اخبار دنیای امروز را تقدیم شما می نماییم.


1)بیکارترین وعلاف ترین و بزرگ آپ تو دیت ترین وبلاگ نویس ساکن در شهر بوشهر تا اطلاع ثانوی از علافی خود استعفا داد.این علاف بیکار که وبلاگی با عنوان طارمه را اداره می نماید از مدتها پیش و درست از زمان خرابی هاست و پس از آن به دلیل کون کور و مشکلات ناشی از کون کور از سمت خود استعفا داده است.وی که بدلیل ریدمان بالا در کنکور دچار افسردگی خاصی گشته است اعلام کرده که فعلا حال و حوصله وبلاگ نویسی را ندارد.


2)جمعه شب تعدادی از ریدمان کنندگان در کنکور آزاد که تعدادشان به عدد 3 می رسید به همراه یک نفر که علاقه خاصی به عکس گرفتن از دخترهای سکسی دارد دست به اقدامی کان پاره کننده زدند.این جمعیت گشاد که مشتکل از وبلاگ نویسان شهیری همچون طارمه ، همسفر عشق ، وب نوشت های یک دیوانه و یک فرد معلوم الحال بود؛ مسیر باغ زهرا به برج و برج به بهمنی را پیاده طی کردند تا اثر ریدمان شده کنکور از سرشان بپرد.به گفته مردم محلی آن سه نفر به غیر از طارمه گشاد بازی را هر هفته انجام می داده اند اما در این هفته یک اغفال شده را نیز به جمع خود اضافه نمودند که همانا طارمه می باشد.پزشکان ازنوع بیماری این گشادیسمان اطلاعی ندارند.


3)یک فقره لباس زیر زنانه که به شدت جر خورده بود در سواحل بوشهر کشف شد.این لباس زنانه که آخرین شماره از نوع خود است به طرز وحشیانه ای جر خورده است.کارشناسان به دنبال صاحب این لباس زیر هستند.مردم محلی از سرنوشت پیش آمده بر صاحب این لباس اظهار تاسف کرده اند.
همچنین در این راستا تعدادی از مردم با برپایی تظاهرات خواستار تسهیلات ازدواج برای جوانان جهت اطفا نیروی شهوانی آنها و جلوگیری از چنین رخدادهایی شدند.


4)شنیده شده است که وبلاگ نویسان شهیر بوشهر فشارهای مختلفی از بالا و جلو و پایین به یک وبلاگ نویس شهیر دیگر آورده اند که وبلاگ نویس گمنامی را شناسایی کنند.خبرنگار ما یک پیام از وبلاگ نویس گمنام برای دیگران آورده است:

ای وبلاگ نویسان بوشهری
بدانید و آگاه باشید که اعمال فشار از هر جهت بر وی حلال است.
حتی شما دخترکان دم بخت.
شما نیز میتوانید فشار بیاورید و بخت خود را برای شناسایی من امتحان کنید.
بدانید و آگاه باشید که شما لذتتان را خواهید برد و این هیچ غلطی نمی تواند بکند.
بروید و بخورید و بیاشامید و بکنیدش که لذت برای شماست و کیفش برای من.
من تا ابد ناشناس خواهم بود زیرا طبق معاهده عن پی پی جیش(شبیه ان پی تی خودمون) بین من و طارمه او حق نخواهد داشت لب در وصف ما باز کند حتی زمان مرگ!!!


5)به گزارش سازمان هواشناسی آسمان وبلاگستان کاملا ابری همراه با باران پراکنده و سرمای دو نفره خواهد بود.کارشناسان هواشناسی افزوده اند هوای دو نفره خوبی است برادر!!!

ساعت 12 ظهره و داری میری خونه.
اینقدر گشنته که داری تصور میکنی اگه یک گاو رو برات کباب کنند هم میتونی درسته قورتش بدی.
همینطور داری میری و میری.
میری.
میری.
میری.

یه دفعه متوجه میشی که چند تا پسر مدرسه راهنمایی دارند با هم دعوا می کنند.
انواع و اقسام فحش ها رو دارند به هم میدن.

دوستاشون اونها رو از همدیگه جدا می کنند.

یکمرتبه یکیش به یکی دیگه میگه:

کثافت گوزو.
مثل گوز سر بالا بردی!!!


میری.
میری.
و همین طور میخندی و فکر میکنی.


راستی.
گوز سر بالا چطوریه؟

والله به سر همین حسینو قسم که ما سوژه برای وبلاگ نویسی گیر میاریم؛ اما همیشه اوقات یه اتفاقاتی می افته که منصرف میشیم.
جدیدترین سوژه ما رو هم همین حسینو از ما گرفت و نذاشت بنویسیم.آخه آدم چقدر باید محافظه کار باشه؟یه مطلب توپ داشتیم که اشک ملت رو که در می آورد؛هیچ، ملت رو میسوزوند از انتهاش تا ابتداش!!! اما حسینو نذاشت.
خیالی نیست.
چند روز پیش فرصتی دست داد که به سراغ دائم المریض وبلاگستان برویم و پی به حقایقی ببریم.این مریضو که توی رختخواب خوابیده بید ما عکسهایی دبش گرفتیم که باعث میشه حسینو کون ف ی کون بشه!!!

نکته ایمپورتنس(درست بید دیگه؟)
دوربین موبیل مو هشت الهفته.گیر ندین که سیچه عکسات این طوریه!

سی سرویس دستشوییییی!!!
خدائیش این سرویس برای یک آدم مجرد زیادی تمیز و شیک نیست؟

من کشته و مرده همینشم.

سنگش به آدم چشمک میزد.

براق براق بید.

آدم دلش نمیومد توش باد شکم رها کنه.چه برسه به...

نگاه حمومش!!!مثل دسته گله.تازه یه سرویس مخصوص هم داشت که توی این عکس نیست.

برو پس!سیستم وارد میشود.مخ ملت رو از اینجا میزنه.

نگاه مبلمان.نگاه سلیقه.نگاه چیدمان.بابا سلیقه.بابا تمیز.بابا منظم.

جان من نشد.باید عکس دو تا پرده رو میذاشتم.لامصب میگه پارچه و مدل انتخاب خودش بوده.باباسلیقه.

نگاه ظرفشویی.من موندم توی این ظرف شسته میشه یا غذا خورده میشه.چه برقی میزد لامصب.

نگاه میز اتاقش.همه چیز رو سر جاش گذاشته.

تو رو خدا نگاه.حتی پول خرد و جورابهاش هم سر جای خودشونه!!!!

اینم یک عکس تاریخی و سانسور شده از خودش در بستر بیماری.

اما در پایان از همین کچلو خواستیم برامون یه یادگاری بده که بذاریمش توی وبلاگ.اونم برامون یه شعر نوشت که وقتی خوب خواندمش؛ فهمیدم منظورش چیه.اما عمرا من بگم!!!
برای اینکه کل شعر پیدا باشه بهش گفتم با موبایل خودش عکس بگیره.توصیه میکنم حتما عکس رو ببینید.

لینک شعر

ترجمه برای بعضی ها

خوبرویان جهان رحم ندارد دلشان

باید زجان گذرد هر که شود عاشقشان

روز اول که سرشتند زگِل پیکرشان

سنگی اندر گِلشان بود همان شد دلشان

مع السلامه!!!!

پ.ن1:من یک مسئله مهم رو فراموش کردم که افشین یادآوری کرد.من رسما اعلام میکنم که با توجه به وضع زندگی این و اخلاقیاتش، ما باید به فکر شوهر برای این باشیم نه زن!!!مرگ خودم قسم!

پ.ن2:اما مسئله مهمتر.

حسینو همی الان زنگ زد و یه چیزایی گفت.از اونجایی که ائی بدبخت حتی بلد نیست فحش بده من عین کلامش رو اینجا می نویسم.

مرتیکه ک ک ک ج . جیزززییینی...استغفرالله.ذلیل مرده نرسیده.اینا چنن نهادی.آبروم بردی.تو کی عکس حموم و دستشویی گرفتی.سمبوسه! عکس سنگ دستشویی رو چرا گذاشتی.تو خجالت نکشیدی.برو بردارش بینیم .مردک مو آبرو دارم.عامو مو چه میفهمیدم ائیطوری میکنی.اصلا برو همون مطلبت رو بنویس.اینو بردار بینیم.

اما پیام مو به حسینو:

بیلاخ عزیزم!!!!بیلاخ